دیروز با مامانم نشسته بودیم توحیاط داشتم به آسمون آبی نگاه میکردم که جز چند تیکه ابر سفید هیچی نداشت عوضش کلی حرف واسه گفتن داشت

گفتم ننه ( من به مامانم ننه میگم شما ببخشید) می بینی چقدر بی ارزشه دنیا همه چیزش بازیچه است فقط کافیه نگاه کنی به خودت به بقیه آدما و آخر کارما چیه اینهمه سعی و تلاش اینهمه گناه اینهمه حق خوری آخرش چی ؟ گفتم ننه اصلا از این دنیا خوشم نمیاد اما ما اومدیم که اون چیزی بشیم که خدا میخواد اما نه که نمیشیم اون روحی که (نفخت من روحی )خدا بهمون عطا کرده رو هم سیاهش میکنیم و میشیم همونی که خودمون میخوایم . ببخشید یکم پیچوندم قضیه رو ، یعنی  همیشه باید خدا رو در نظر بگیریم رو رضا و خشنودیشو

اما چی میگی رضا و خشنودی خدا ..... چرا حق خوری نکنم و به یه جایی نرسم و همه بگن به به و چهچه ! چرا مال خودمو نگه ندارم و از مال یتیم نخورم چی یتیم نوازی عمرا ! احترام به پدر و مادر کیلو چنده ؟ زنم بگه سرشونو بیار می برم چرا چون بنده دنیام بنده زنم بنده پولم خلاصه همه چی هستم جز بنده خدا. آخ خدا قربون بزرگیت برم چقدر قشنگ میگی تو قرآن کریمت که وقت مرگ حجابو کنار میزنم وقتی می بینی واقعیاتو اونوقته که التماس میکنی فریاد میزنی برم گردونید تا آدم شم اما ....

به نظرم خدا اون موقع میگه اگه میخواستی آدم شی 124 هزار پیامبر فرستادم 14 تا امام فرستادم قرآن واست فرستادم و توش گفتم اونچه که باید انجام میدادی تا به اون چیزی که من می خواستم می رسیدی من عذابتو نخواستم من سختی تو رو نخواستم اما تو خودتو خواستی و حرفامو نشنیدی خیلی ساده بگم این به اون در. خدایا کمکم کن به همه ما مسلمونا و شیعیان که اونطوری نشیم .

ننه ام میگفت خدابیامرزه مادربزرگتو ( خدااموات شما رو هم بیامرزه) بهم میگفت دخترم خداکنه زودتر بمیرم میگفتم چرا میگفت آخه ما تو این دنیا چه کار کردیم یه خمره گندم ( اون قدیم قدیما گندمو توش میزاشتن )خوردیم و یه خروار گناه کردیم . به آرزوش رسید وتو سن 40 سالگی فوت کرد سکته قلبی خدابیامرزتش هنوز مزه سمنویی که درست میکرد یادمه . خدایا تا مارو نیامرزیدی از دنیا نبر . الهی آمین.